صلح:عقدلازم و اگرچه در مقام عقد جایز بیاید و برهم نمی خورد مگر به فسخ و اقاله. در تمام معاملات ← نتیجه آن معامله را دارد اما احکام خاص آن معامله را ندارد. دوطرف داریم :مصالح←متصالح مثلاً صلح در مقام بیع:خیارات مختص بیع راه ندارد/ اخذ به شفعه هم راه ندارد. تدلیس در عقد صلح […]

صلح:عقدلازم و اگرچه در مقام عقد جایز بیاید و برهم نمی خورد مگر به فسخ و اقاله.

در تمام معاملات ← نتیجه آن معامله را دارد اما احکام خاص آن معامله را ندارد.

دوطرف داریم :مصالح←متصالح

مثلاً صلح در مقام بیع:خیارات مختص بیع راه ندارد/ اخذ به شفعه هم راه ندارد. تدلیس در عقد صلح موجب خیار فسخ است
صلح در مقام هبه: قابل رجوع نیست.رضایی میشود و دیگر مثل هبه عینی نیست.

صلح در مقام۳معامله هم نتیجه آن معامله را دارد و هم احکام خاص آن معامله رادارد:
بیع شرط
صلح در مقام اجاره
مشمول سال ۵۶
پیشفروش ساختمان

اهلیت در صلح: صلح مجنون و صغیر غیر ممیز← باطل است.صلح سفیه و صغیر ممیز ←غیر نافذ است و با تنفیذ سرپرست ایشان نافذ و معتبر است.صلح به اکراه نافذ نیست و سبب عدم نفوذ معامله می‌باشد.فقدان قصد در هر یک از دو طرف باعث بطلان عقد خواهد بود.

«صلح دعوی مبتنی بر معامله باطله باطل است. ولی صلح دعوی ناشی از بطلان معامله صحیح است»