در عاریه : مستعير حق عاريه دادن به غير ندارد اگر عاریه دهد مستعير اول به علت تعدي و مستعير دوم هم به علت وضع يد غيرمجاز بر مال مالك، هر دو غاصبند و مالك ميتواند براي مطالبه ي مثل يا قيمت به هر كدام از آنها رجوع كند و حسن نيت مستعير دوم نيز […]

در عاریه :
مستعير حق عاريه دادن به غير ندارد اگر عاریه دهد مستعير اول به علت تعدي و مستعير دوم هم به علت وضع يد غيرمجاز بر مال مالك، هر دو غاصبند و مالك ميتواند براي مطالبه ي مثل يا قيمت به هر كدام از آنها رجوع كند و حسن نيت مستعير دوم نيز تأثيري درمسئوليت او ندارد

در ودیعه:
مستودع حق فسخ وديعه را ندارد، اما مودع حق فسخ وديعه را دارد.

هيچيك از طرفين به طور يك جانبه حق فسخ وديعه را ندارند و تنها راه زوال وديعه اين است كه يا ←عقد اصلي منحل شود يا طرفين به صورت توافقي اقدام به انحلال وديعه كنند.

شرط مدت در ودیعه موجب لزوم آن نمی شود و فقط به اقتضای اتمام مدت، عقد ودیعه منفسخ خواهد شد.

هرگاه اذن درانتفاع، به حفاظت جنبه‌ی فرعی بدهد، عقد ودیعه به عاریه تبدیل می‌شود