تعریف جعل: قلب متقلبانه حقیقت در یک نوشته یا سند یا سایر چیزهای مذکور در قانون به ضرر دیگری. رکن قانونی: مرکب است. رفتار مجرمانه: قلب حقیقت: صرف دروغ نویسی جعل نیست. برای تحقق جعل، سند و نوشته باید راجع به← خود یا نویسنده اش← دروغ بگوید. حقیقت اولیه مربوط به محتوای اسناد و […]

 

 تعریف جعل: قلب متقلبانه حقیقت در یک نوشته یا سند یا سایر چیزهای مذکور در قانون به ضرر دیگری.

رکن قانونی: مرکب است.

رفتار مجرمانه: قلب حقیقت: صرف دروغ نویسی جعل نیست.

برای تحقق جعل، سند و نوشته باید راجع به← خود یا نویسنده اش← دروغ بگوید.

حقیقت اولیه مربوط به محتوای اسناد و حقیقت ثانویه مربوط به ظاهر اسناد است. تغییر هر دو حقیقت اولیه و ثانویه وهمچنین تغییرحقیقت ثانویه بدون تغییر حقیقت اولیه جعل است.

 جعل مادی: ساخت سند یا تخدیش یک سند موجود. جعل مادی از طریق ارجاع امر به کارشناس قابل اثبات است. (فعل)

جعل معنوی (مفادی): قلب حقیقتی است که حین تنظیم سند صورت می گیرد. معمولا توسط کارمندان دولت و در حین تنظیم اسناد رسمی رخ می دهد. اما منحصر به اسناد رسمی نیست. از طریق کارشناس قابل اثبات نیست. (فعل یا ترک فعل)

 

م ۵۳۲ تعزیرات: جعل مادی در اسناد رسمی توسط کارمند دولت

تعزیرات: جعل مادی در اسناد رسمی توسط افراد عادی

 م ۵۳۴تعزیرات: جعل مفادی در اسناد رسمی توسط کارمندان دولت.

م ۵۳۶ تعزیرات: جعل در اسناد غیررسمی توسط هرکس.