روشهای غیرقابل فسخ کردن عقود جایز (روشهای لازم کردن عقود جایز):   درج عقد جایز به عنوان شرط نتیجه ضمن یک عقد لازم دیگر ← تا زمان بقای آن عقد لازم عقد جایز نیز باقی است، و با انحلال عقدلازم عقد جایز نیز منحل و منفسخ میشود.  در صورت فوت یا حجر در هر حال […]

روشهای غیرقابل فسخ کردن عقود جایز (روشهای لازم کردن عقود جایز):

 

درج عقد جایز به عنوان شرط نتیجه ضمن یک عقد لازم دیگر ← تا زمان بقای آن عقد لازم عقد جایز نیز باقی است، و با انحلال عقدلازم عقد جایز نیز منحل و منفسخ میشود.

 در صورت فوت یا حجر در هر حال عقد جایز منفسخ میشود.

درج عقد جایز به عنوان شرط نتیجه ضمن یک عقد لازم ← به موجب این عقدنامه نکاح ،زن از جانب مرد وکیل در طلاق است.

درج عقد جایز به عنوان شرط فعل ضمن یک عقد لازم ← به موجب این عقدنامه نکاح، مرد مکلف میشود به زن وکالت در طلاق بدهد.

 در حالت اول ⇐ عمل حقوقی وکالت به نفس اشتراط (همین که در قرارداد شرط کردیم)حاصل شده و دیگر نیاز به انشای وکالت نیست/ عقد وکالت قابل فسخ نیست.

 در حالت دوم ⇐ عمل حقوقی وکالت حاصل نشده بلکه تعهد به وکالت دادن ایجاد شده/ اگر مشروطّ علیه انجام شرط بنماید و وکالت بدهد میتواند فسخ کند.

  • عدم فسخ عقد جایز در ضمن عقد لازم دیگر:

در قالب شرط نتیجه ← به موجب این مبایعه‌نامه حق فسخ وکالت نامه شماره ….ساقط گردید (بنفس اشتراط حق فسخ زائل میشود)

شرط فعل ← به موجب این مبایعهنامه موکل متعهد شد وکیل وکالتنامه شماره …..را عزل نکند به نفس اشتراط حق فسخ ساقط نشده است بلکه مشروط علیه مکلف است وکیل را عزل نکند و اگر عزل کند وکیل عزل می شود ولی مشروط له حق دارد مبایعه نامه را فسخ کند

 اسقاط حق فسخ عقد جایز به عنوان شرط نتیجه در همان عقد جایز (ضمن وکالت حق عزل وکیل را سلب کنیم)

  • انعقاد عقد جایز در قالب عقد صلح

این روشها اذنی بودن عقد را منتفی نمیکنند.(آنهایی که با فوت وحجرمنفسخ میشوند با این حالات هم باز منفسخ میشوند.)

* تعیین مدت در عقود جایز موجب لازم شدن عقد نمیشود مگر آنکه طرفین خلاف آن را خواسته باشند.

یعنی خواسته باشند که آن عقد لازم باشد در آن مدت/ آن مدت را به وجه ملزمی تعیین کرده باشند مثلاً گفته اند یک هفته حق فسخ نداریم

* تعیین مدت موجب انفساخ عقد پس از انقضای آن می شود